عواقب ناخوشایند اولویت قرار ندادن محتوا در طراحی وب سایت

هفته ی گذشته با یکی از دوستان بحثی داشتیم مبنی بر اینکه در طراحی وب سایت از همان ابتدای شروع پروژه باید برای تهیه محتوا اقدام کرد. محور اصلی بحث ما نظریه ی "تجزیه ی سیستم های مدیریت محتوا" بود. بر اساس این نظریه باید برنامه های اجرایی را از )CMSسیستم عامل) هایی که فقط به ویرایش و گردش کار تمرکز دارند جدا کرد. به اعتقاد وی تمام کارها از جمله تهیه محتوا را میتوان از طریق CMSانجام داد.

هفته ی گذشته با یکی از دوستان بحثی داشتیم مبنی بر اینکه در طراحی وب سایت از همان ابتدای شروع پروژه باید برای تهیه محتوا اقدام کرد. محور اصلی بحث ما نظریه ی "تجزیه ی سیستم های مدیریت محتوا" بود. بر اساس این نظریه باید برنامه های اجرایی را از )CMSسیستم عامل) هایی که فقط به ویرایش و گردش کار تمرکز دارند جدا کرد. به اعتقاد وی تمام کارها از جمله تهیه محتوا را میتوان از طریق  CMSانجام داد.  
البته باید پذیرفت از لحاظ فنی به نکته ی درستی اشاره شده است. در مخالفت با نظر وی مقایسه ی Karen McGranes درباره ی ماشین چاپ و دشواری های استفاده از یک ابزار برای انجام تمام کارها را مطرح کردم. 
عدم امکان طراحی در سیستم عامل.
نکته ی جالب درباره ی بحث ما این بود که این دوست در اداره مشاوره ی تجربه کاربری کار میکرد . در زمینه ی تحقیقات طراحی، آزمون کاربری و ارزیابی تجارت کمی احمقانه است که پیشنهاد دهیم تمام امور مربوط  به تهیه محتوا بسادگی در سیستم عامل قابل انجام است.                                                                                                                                                                                                                 
به عقیده ی من ما در معرض این خطر هستیم که محتوا را در جایگاه ثانویه قرار دهیم. قرار دادن محتوا در جایگاه ثانویه به این معناست که طراحی محتوا نیازی به یک پروسه ی مشخص نداشته یا بعبارت دیگر بعنوان بخشی از طراحی یا تجربه کاربری محسوب نمیشود. 
در اینجا به دلایلی اشاره میشود که چرا  برای آماده کردن محتوا نباید از CMS استفاده کرد. 
تاخیر در اجرای پروژه.
معمولا زمان صرف شده برای تهیه ی محتوا کم اهمیت شمرده میشود و زمان اندکی به آن اختصاص داده میشود. تخمین زمان برای کاری که تعریف نشده است غیرممکن است. 
اگر از ابتدای شروع پروژه در ارزیابی درست ملزومات محتوا یا در کنترل مراحل آماده سازی آن موفق عمل نکنید دیگر حق ندارید از تاخیر پروژه و اشتباه شدن محاسبات و برآوردها شکایت کنید. 
چگونه از تاخیر در تهیه محتوا جلوگیری کنیم:
یک روش معمول  برای اجتناب از به تاخیر افتادن تهیه محتوا، برگرزاری کارگاه های برنامه ریزی تهیه محتوا با حضور نمایندگان طرفین ( سفارش دهنده و سفارش گیرنده) در شروع پروژه است. با استفاده از این روش میتوانید تمام افراد را در جریان پیشرفت مراحل آماده سازی قرار دهید.
برگزاری این نوع کارگاه ها و یا جلسات گروه درمانی باعث میشود میزان پیشرفت کار مشخص و برآوردهای انجام شده دقیق تر باشند. 
بسیار بهتر میشود اگرکه در حین برگزاری این جلسات نوع مشخصی از مطالب و مراحل فراهم سازی آنرا از طرح اولیه تا انتشارتعریف کنیم. بنابراین باید تحقیقات مختلف، طرح های اولیه و تجدید نظرها ی موجود در صفحه حوادث را نگاهی بیاندازیم و آنرا بروز نگه داریم. 
به محض ورود به این پروسه میتوانید زمان لازم برای تکمیل آنرا محاسبه کرده و سپس زمان محاسبه شده را در تعداد صفحات موجود در پروژه ضرب کنید. 
هزینه های نجومی بدلیل بی نظمی در انجام پروژه.
پرواضح است که شکست خوردن در محاسبات و برآوردهای انجام شده به کمبود بودجه و هزینه های هنگفت منجر میشود.
نحوه مدیریت هزینه ها: بعد از برگزاری کارگاه های برنامه ریزی میتوانید بطور خیلی شفاف هزینه های تهیه مطالب را بگونه ای که مشتری متوجه شود به سایر هزینه ها اضافه کنید. به اینترتیب میتوانید روند کار را مشخص کرده و هرگونه ابهام درخصوص هزینه های مرتبط با تهیه ی محتوا را برطرف کنید.
شتابزدگی و کیفیت نامطلوب.
از آنجاکه تهیه ی محتوا پروسه ای زمانگیر است بنابراین باید زمان کافی برای آماده سازی آن اختصاص دهید. اگر برای آماده کردن محتوا آنچنان که باید زمان نگذارید ویا تحقیق و برنامه ریزی نکنید از کیفیت کارتان کم شده و درنهایت نیز در جلب نظر کاربران شکست خواهید خورد. 
گاهی آماده کردن یک محتوای تاثیر گذار میتوانید از خلق یک فناوری و طراحی بصری وب سایت وقت گیرتر و پیچیده ترشود.
حتما خواهید گفت طراحی های بصری با وجود مجموعه الگوهای تکراری و دستورالعمل طرز کار و ایجاد مجموعه قوانین تکرارپذیر روند ساده تری دارند. حتی در زمینه ی طراحی ساختار وب سایت ها و مهندسی اطلاعات، استانداردها و انتظارات مشخصی وجود دارند. حتی تشخیص عدم کارایی رابط کاربری یا طراحی ساختار از ناکارایی محتوا بسیار ساده تر است چراکه بدلیل بافت بسیار گنگ و مبهم محتوا، تست آن کار ساده ای نیست.
چگونه از بی کیفیت شدن محتوا اجتناب کنیم:
زمانی را به تعیین یک پروسه ی مشخص برای آماده کردن محتوا اختصاص دهید.
با وجود یک پروسه ی از پیش تعیین شده راحت تر میتوانید فاکتورها و ابزارهایی که در آماده کردن محتوا موثر و کارآمد هستند را تشخیص دهید.
زمانی را صرف کنید و طرز کاری فراهم کنید که به افراد کمک کند تا محتوایی را خلق کنند که با شرایط پروژه ی شما سازگار باشد و انتظارات شما را برآورده کند. شاید احساس کنید اینکار کمی نا امید کننده باشد اما از این طریق به نمونه های زیادی دست پیدا میکنید که میتوانید از آنها بعنوان الگو برای آماده کردن محتوای خود استفاده کنید.
همچنین میتوانید از ابزارهای ویرایش آنلاین مانند Google Docs، Draft، Penflip یا Gather Content استفاده کنید و مطالب را در یک مکان مرکزی یکجا جمع کنید تا بتوانید پروسه ی تهیه آنرا راحت تر مدیریت کنید و طرز کار خود را ارتقا دهید.
تصمیم گیری های ضعیف و عدم آگاهی و دانش ناکافی از محتوا.
قبل از پرداختن به این بحث کاملا مشخص است که در نهایت به این نظریه میرسیم که: در طراحی وب سایت باید محتوا را در اولویت قرار دارد. در اکثر موارد کل مفهوم محتوا رها میشود تا اینکه CMS تهیه محتوا را بعنوان آخرین مرحله توصیه میکند. بعبارت دیگر تمام کارهای مربوط به تحقیق و طراحی انجام میشود و سپس CMS آماده میشود و در آخر جاهای خالی با محتوا پر میشوند.
چگونه بدون آگاهی از محتوا از تصمیم گیری بپرهیزیم:
این  مساله کاملا بدیهی است تنها کاری که باید انجام دهید این است که براساس آگاهی از محتوا تصمیم بگیرید. میتوانید الگوهای اولیه بسیاری از محتوا بیابید(  Typecastابزار خوبی برای کمک در این زمینه است). حتی اگر طرحی که تهیه کردید نمونه نهایی نباشد بد نیست مطالبی که تهیه کردید را در قالب و نمونه های اولیه قرار دهید تا از کارایی آن اطمینان حاصل کنید.
نارضایتی کاربران.
اگر بین طراحی و محتوا هیچ ارتباطی وجود نداشته باشد کل تجربه کاربری در خطر می افتد. هنگامیکه تجربه ی استفاده ی افراد از سایتی را بررسی میکنیم باید محتوای آن سایت را نیز بررسی کنیم. بررسی محتوا صرفا به این معنی نیست که واقعا تجربه کاربری را بررسی کرده ایم. درست مانند اینکه رفتن فردی به سینما را تحلیل کنیم اما تصوری که وی از فیلم  دارد را نادیده بگیریم.
راهکار موفقیت در تجربه کاربری:
معمولا در تست تجربه کاربری، محتوا نادیده گرفته میشود. اگر قصدتان آزمودن کاربری را دارید بنابراین باید سوالاتی از این قبیل مطرح کنید: برداشت آنها(کاربران) از محتوا چیست؟ آیا برداشتی که آنها دارند همان چیزی است که انتظار داشتید؟ آیا مطلب مهمی بوده که شفاف سازی نشده باشد؟ آیا مطلبی وجود دارد که بیش از حد برجسته شده باشد؟ و اینکه محتوا چه تاثیر بر تجربه ی آنها داشته است؟ حتی اگر تستی که انجام میدهید رسمی نباشد تایید خواهد کرد که محتوا بیشترین نقش در تجربه کاربران از یک سایت را دارد.
افزایش احتمال شکست درمحقق شدن اهداف تجاری سایت.
اگر محتوا نتواند نیازهای کاربران را مرتفع کند تحقق اهداف تجاری با شکست مواجه میشود. و وقتی برآورده شدن اهداف تجاری به شکست می انجامد یعنی کل پروژه با شکست مواجه شده است که هیچ کس خواهان آن نیست.
پروسه.
هیچ کس یا حداقل عده ی کمی باور دارند که آماده کردن محتوا را را باید به لحظات آخر موکول کرد. دیگر جای شکی نیست که محتوا بسیار مهمم است و ارزش و جایگاه آن پذیرفته شده است.
اما با اینکه پذیرفته ایم که محتوا از لحاظ استراتژیکی مهم است اما هنوز هم نسبت به تعیین یک پروسه برای آماده سازی آن بی توجهی میکنیم. 
در آخر به جملاتی از McGrane اشاره میکنم:
وقتی صحبت از طراحی و فناوری های مربوط پروژه های وب سایت به میان می آید مجموعه ای از پروسه ها برای توسعه و پشتیبانی از آنها وجود دارند. اما برای محتوا چنین نیست.
اعتقاد براین است که درصورت وجود ابزارها، پروسه ها و متدولوژی های کاربردی در CMS چرا باید در ابتدا به آماه کردن محتوا پرداخت.
    

 

عواقب ناخوشایند  اولویت قرار ندادن محتوا در طراحی وب سایت
شنبه 16 خرداد 1394 - 13:49:36 5386 آخرین بازدید : جمعه 10 فروردین 1403 - 12:38:44 0
*
*